شدم از عشق تو شيدا، کجايي؟

شاعر : فخرالدين عراقي

به جان مي‌جويمت جانا، کجايي؟شدم از عشق تو شيدا، کجايي؟
همي جويم تو را هر جا، کجايي؟همي پويم به سويت گرد عالم
ندانم تا تو چوني، يا کجايي؟چو تو از حسن در عالم نگنجي
ز که پرسم، که داند؟ تا کجايي؟چو آنجا که تويي کس را گذر نيست
وگر پنهان نه‌اي، پيدا کجايي؟تو پيدايي وليکن جمله پنهان
چه دانم تا درين غوغا کجايي؟ز عشقت عالمي پر شور و غوغاست
شدم سرگشته زين سودا، کجايي؟فتاد اندر سرم سوداي عشقت
بماندم بي کس و تنها، کجايي؟درين وادي خون‌خوار غم تو
نشاني در رهي بنما، کجايي؟دل سرگشته‌ي حيران ما را
نگويي: کاخر، اي شيدا، کجايي؟چو شيداي تو شد مسکين عراقي